جوان را می کُشند
که کیکاووس بخوابد
جوان را می کُشند
که بی کابوس بخوابند
جوان را می کُشند
که رویا بترسد
جوان را می کُشند
که فردا نیاید
جوان را می کُشند
که اسطوره بجوشد
جوان را می کُشند
که تاریخ بشویند
جوان را می کُشند
که بُز زیباتر بخواند
جوان را می کُشند
که نامه ی کهن تازه بماند
جوان را می کُشند
تا فراموش کنند
که خود نیز روزی جوان بوده اند
حسین شرنگ
اعدام 30 نفر در تهران. صبح روز یکشنبه 6 مرداد 1387
This entry was posted
on جمعه, مرداد ۱۱, ۱۳۸۷
and is filed under
اسیر,
اعدام,
امنیت,
ایران,
شعر,
ظلم,
عدالت,
مرگ و زندگی
.
You can leave a response
and follow any responses to this entry through the
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
.
0 فریاد تو