فریاد خاموش
به فریاد خاموش دل بسته ام
جدا ماندم از خواهش خواستن
ز نامهربان مردمی مردمان
چه گویم به فریاد خاموش من؟
در این آزمندان جویای نام
من و شعر و مرتاضی و سوختن
ز زاهد نمایان تقوی فروش
چه گویم به فریاد خاموش من؟
غرور من از آزمندی بدور
سرود من و خویشی خویشتن
از این جمع پیغمبران دروغ
جدا باد فریاد خاموش من
فریدون ایل بیگی
This entry was posted
on سهشنبه, اردیبهشت ۱۷, ۱۳۸۷
and is filed under
آخرین همسفر,
این روزها,
شعر
.
You can leave a response
and follow any responses to this entry through the
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
.
0 فریاد تو